به تو میگم: نگو،
یعنی بگو.
به تو میگم: نبین،
یعنی ببین.
به تو میگم: برو
یعنی بمان.
به تو میگم: دست بردار از من مرد غریب!
یعنی حلقه کن دست بر گردن من مرد قریب.
به تو می گم: فراموش کن، بگذر از چیزی که گذشت!
یعنی آیینه شو تا بگذری رخ در رخ من.
به تو اینهارا میگم تا بدانم میروی؟
میشنوی، یا خود را به کری میزنی تا نشنوی؟!
گه گاهی هم تو بگو،
تا بدانی که کرم ،یا به جان میشنوم؟!
برچسب : نویسنده : rezakhalilii بازدید : 90