افسانه مرا باور کن

ساخت وبلاگ

بی تو از دنیا ، از همه  قصه های خوب و بدش می ترسم.

بی تو از همهمه ، از سکوت  تاریک روشنش می ترسم.

بی تو می ترسم از:

اهالی این سرزمین،

که خوب میدانم در روزن هر چشمی به جستجوی شرارتند.

اما تو بدان:

من با تو، عبور آب از شوره زار

بی تو ،شوره زاری تفتیته ام!

من با تو ،یاس ی بر هره دیوار امید

بی تو، دیواری در انتظار آوارم!

من با تو ،دانه ام در منقار کوچک چکاوک

بی تو ،اسیر پنجه خونین کفتارم!

من با تو، جنگلی چون رگ بی پناه باد

بی تو، هیزمی در اجاق  خاموش!

من با تو، دقایق زمان در روشنایی های سپیده دمم

بی تو، فانوسی خاموش در پسخانه انبار!

زندگی  با تو یعنی : دمادم دیرراه دور مدرسه،

یعنی : تکرار تپش هر ترانه!

بیا باور کن موریانه ها بر میوه نارس من دست نیافته اند!

دستت را به من بده،

افسانه مرا باور کن.

 

بدون عنوان...
ما را در سایت بدون عنوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezakhalilii بازدید : 107 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 7:58